محل تبلیغات شما

  نقدی از پرویز حسینی  برکتاب شعر"  زنی میان دو تاریکی " سروده فرناز جعفرزادگان 


    " در هم آمیزی فلسفه واسطوره درشعر "


*زنی میان دو تاریکی 


* فرناز جعفرزادگان


* چاپ اول ، زمستان 1397


*انتشارات مروارید 

" زن
سایه ی ماه و زمین
میان دو تاریکی 
زن
با یک اشاره 
روشن می کند 
جهان را " 

  [ش ، 28 ، ص 48]


سومین مجموعه شعر خانم فرناز جعفرزادگان ، فضایی کاملا متفاوت دارد . از یک سو  ایجاز و کوتاهی در سروده ها کمتر دیده می شود و شاعر از فرم قبلی تا حدودی فاصله گرفته و از سوی دیگر ، به لحاظ محتوا شاعر به اسطوره  گرایش آشکاری نشان داده است. بینش فلسفی  نیز چه در شعرهای پیشین ایشان و چه در شعرهای این مجموعه دیده می شود . و شاید خواسته به تقارن میان زن-اسطوره دست بیابد و وجهی از الهه گی و تضاد آرای تاریخی و فلسفی را در باب مونث -اندیشگی ی جهان و هستی ، به نمایش بگذارد . نمونه اش در شعر 33 که شاعر نمی تواند در این جدول فلسفی و اسطوره ای ، بی طرف بماند و همه ی فلاسفه را به عشق افلاطونی [ platonie love ]  دعوت می کند و هایدگر را فاشیست می نامد ، هر چند که در بیانی پارادوکسیکال چنین می سراید.

" من اکترا نبودم
مده آ نبودم
شعر نبودم
تنها زنی بودم
میان 
دو تاریکی 
با سایه های زیادی 
که در او می دوید "   [ بند آخر ، شعر 33] 

شاعر با ظرافت به مثل افلاطونی و سایه های غار اشاره دارد و این که زن پیوسته و از ازل در رویاها و تصورات ما حضور داشته است . مصداق این حضور ازلی و حوا گونه در شعر 9 ، به خوبی دیده می شود که به افسانه ی خدای ( ا آ ) و خلقت زن اشاره دارد 


"  هم _ جان دیگر من زنی ست 
که خانه دارد 
در هزار ( ا آ ) 
و بیرون از آب های جهان
آب تنی می کند "


و بدین قرار زن که میان زهدان ماه و زمین ، یعنی رو به جهان تاریک قرار گرفته ، زنی میان دو تاریکی لقب می گیرد ، که هر گاه از سایه بیرون شود با یک اشاره جهان را روشن می کند ، و به عبارتی دیگر ، زن جهانی را خلق می نماید چون توانایی زایش و باروری را دارد .

البته نا گفته نماند که  شاعر هنرمندانه ،مانند شعرهای پیشینش، گاهی به ایجاز و جناس با واژگان ، روی می آورد که شگرد اوست .

دادگاه

داد می زند

داد

در دادو بیداد

از اتاقی که راه راه فکر می کند

و راهرویی 

که به هزار راه می رسد 

کدام میز

کدام صندلی

کدام راه

کدام داد

کدام .


 [ شعر25]

و نیز شعرهای دیگری نیز از این دست در شعرهای شماره 29، 30، 39، 43، 46 ، و و گاهی با کلمات به گونه ای رفتار می کند که مختص خود شاعر است و فرم و محتوا را هر دو با هم به چالش می گیرد و دیگرجزئی از سبک ایشان شده و گاه تصویری به دست می دهد که هم دیداری و هم شنیداری است . نمونه اش شعرهای شماره ی 20 و 21 و است 


چمدان
چه می دانی 
فرق بین دست های مسافر
تا دست های انتظار
وقتی
میدانی نباشد

تا امتداد ره- گذر  ، را ببینی 
چمدان 
چه می دانی .


[ شعر 20 -ص 38 ]


با این همه به نظر می آید در شعر امروز ن ایران ، نسلی سر بر آورده که انتظارات مخاطب شعر و نیز منتقدین این حوزه را سخت بالا برده است و  " بی تردید فرناز جعفرزادگان ، متعلق به همین نسل است " نسلی که در آینده ی شعر امروز میهن ما اثر انگشت خودشان را خواهند داشت . 

پرویز حسینی /5/ 1398


منبع، مجله رسانه همیاری ونکوور کانادا
رومه عصر مردم ، رومه اطلاعات

نگاه هوشنگ چالنگی به کتاب شعر " زنی میان دو تاریکی " سروده فرناز جعفرزادگان

نقدی از پرویز حسینی بر کتاب شعر " زنی میان دو تاریکی " سروده فرناز جعفرزادگان

نقدی از فرناز جعفرزادگان بر کتاب شعر " عهد نسیم " سروده وحید داور

، ,شعر ,میان ,ی ,شعرهای ,های ,می کند ,میان دو ,دیده می ,می شود ,در شعرهای ,تاریکی سروده فرناز

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تلاش و کوشش